top of page

شعلهٔ پنجم: پری ‌بانو / پارسیان

گاهوارهٔ دگرگونی

گفتم: «ای دل! چه مه‌ست این؟» دل اشارت می‌کرد

که نه اندازهٔ توست این، بگذر، هیچ مگو

گفتم: این روی، فرشته‌ست، عجب یا بشرست؟

گفت: این غیر فرشته‌ست و بشر، هیچ مگو

شعلهٔ پنجم: پری‌بانو, بانوی دریاچه، سیمای زنانهٔ ایزدی، رویاگر و شفا‌بخش

سیاره: ماه

عنصر: هوا + آب

کهن‌نمون: زنِ ایزدی / درمانگر شمنانه / رویاپیمای

نماد: هلال ماه و ستارهٔ آناهیتا (زهره) درهم‌جوشیده، اسب سپیدِ بالدار، مهِ سیمین، جغد، سوما، هئومه

پوشش / رنگ: سپیدِ شیری / سیمین

دستگاه موسیقی: نوا / چاپ‌گوک

مرحله در میترائیسم : مادر / کاهنه

مرحله در کیمیاگری: فرافکنی / ماهتاب (لونا)

سپهر هرمسی: سپهر پنجم / شهود

تطبیق در سلوک صوفیانه: رهبریِ باطن (راهنمایی زنانهٔ درونی)

فرکانس: ۴۱۷ هرتز / ۶۳۹ هرتز

(رهایی از زخم‌های گذشته، بیداری عشق و هم‌آوایی)

a_highly_detailed_3d_hyper_realistic_lunar_sanctuary_veiled_in_silver_mist_at_its_heart_th
a_highly_detailed_3d_hyper_realistic_lunar_sanctuary_veiled_in_silver_mist_at_its_heart_th

آیین آغاز

شعلهٔ پنجم «پری‌بانو» است؛ بانوی دریاچه

.و آیینِ ورود به راز زنانهٔ ایزدی
در ایران کهن، جویندگان در آیینی نوشابه مینوی می‌آشامیدند؛ اکسیری مقدس که برای گشودن دروازه‌های زهدان آفرینش به‌کار می‌رفت. این نوشیدن نه برای گریز، بلکه برای پیوند بود: نوشیدن یعنی ورود به راز سرچشمهٔ زنانه، جایگاه درمان، شهود و دگرگونی.

در این شعله، جوینده با سه نماد بزرگ روبه‌رو می‌شود

نوشیدنی آیینی؛ جام گشودن راز -

اسب سپید بالدار؛ راهنمای شمنانه میان جهان‌ها -

که روان را به سوی دید می‌برد

جغد؛ نگهبان خاموشی، بیننده در تاریکی، آموزگار خرد نهان 

اینجا کندالینی بیدار می‌شود، پیکر اثیری به جان تازه ای می یابد و خویشِ پنهان برای دیدار زنِ ایزدی برمی‌خیزد. این نیروی زنانه آسمانی منفعل نیست، که پذیرندگی پرتوان است؛ نیروی زهدان، جریانی از درمان که می‌تواند سایه ها را بزداید و زندگی نو بزاید

در کیمیاگری، این مرحله «فرافکنی / ماهتاب (لونا)» است؛ روشنایی ماه که زر درون را بازمی‌تاباند و می‌افزاید.

در میترائیسم، این جایگاه «مادر / کاهنه» است؛ نگاهبان آتش مینوی و آغازگر رازهای باروری و مرگ.

در سلوک صوفیانه، این مرحله «رهبری نهانِ زنانه» است؛ هدایت جان از راه عشق و شهود.

نغمهٔ این شعله در دستگاه «نوا» جریان دارد؛ مقامی شورانگیز برای

 

سفرهای درونی، در پیوند با «چپ ‌گوک» که خلسه و شور می‌آفریند. فرکانس‌های آن ۴۱۷ هرتز (پاک‌سازی زخم‌های گذشته) و ۶۳۹ هرتز (هماهنگی پیوندها و بیداری مهر) است؛ که تن و روان را با جریان زنانه

هم‌نوا می‌سازد

 

آیینِ پری‌بانو با نوشابه مینوی، آیین‌های تانترا، سفرهای خلسه، کار با  رویا و ماناس سفر( سفر مینویی )

.زیسته می‌شود

 

گام نهادن در این شعله یعنی ورود به زهدان دگرگونی؛ بازساخته و نو ساخته شدن؛ تاختن بر اسب بالدار به سوی نادیدنی؛ و هدایت جغد از دل سایه تا رسیدن به تمامیّت.

 

راه رفتن در این شعله یعنی تن‌گرفتنِ کاهنه: درمانگر، رویاگر و نگاهبان زن خوی کیهانی جاودان، که به جان یادآور می‌شود همهٔ زندگی از گذر این عشق زاده می‌گردد

bottom of page