top of page

شعلهٔ دوم، پیوند / دوستان

کیمیای باهم ‌بودن

در ازل پرتوِ حُسنت ز تجلی دَم زد

عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد

"حافظ شیراز"

پیوند، کیمیاگر دل

سیاره: آناهیتا (زهره)

عنصر: آب

کهن‌نمون: کیمیاگر دل / یگانگی

نماد: آب، آینه، زهدان ماهی‌گون

پوشش / رنگ: زرد ـ سفید

دستگاه موسیقی: همایون

مرحله در آیین میترایی: نیِمفوس / داماد

:مرحله در کیمیاگری

حل شدن

(Dissolution) 

سپیدی (Albedo)

سپهر هرمسی: سپهر دوم / جان

:تطبیق در تصوف

عشقِ باطن (عشق درونی، راز دل)

فرکانس: ۴۳۲ هرتز / ۵۲۸ هرتز

(فرکانس عشق و ترمیم DNA)

The waters of Anāhid flow, sorrow turns into joy, and love unites all.
In the garden of the heart, opposites meet and harmony is born

آیینِ آغازین

شعلهٔ دوم «پیوند» است؛ آتش یگانگی

.آتشی که اضداد را در آغوش می‌گیرد
پس از پرش آغازین، جوینده در آب‌های احساس و عشق فرو می‌رود؛ جایی که دل‌بستگی‌ها پالوده می‌شوند

.و آگاهی نخستین مزهٔ پیوند را می‌چشد

پیوند یعنی درهم‌تافتن، یعنی فرو ریختن دیوار میان من و دیگری، میان تاریکی و روشنایی، زنانه و مردانه. همچون تصویر

در آب آرام، چهرهٔ

.راستین جان پدیدار می‌شود و زخم‌ها به دانایی دگر می‌شوند

 

در آیین‌های میترایی، این گام «نیمفوس» بود: دامادیِ رازها،

.پیوند جان با فروغ ایزدی، زیر ستارهٔ ناهید

 

در کیمیاگری، این «سپیدی» (آلبدو) است؛ جایی که پوستهٔ سخت نرم می‌شود و در دریای یگانگی حل می‌گردد. کلاغِ شعلهٔ نخست بازمی‌گردد؛ این بار نه تنها پیام‌آور، که هم‌راه،

.نگاهبان راز نهفتهٔ پیوند

 

 

آوای این شعله در همایون طنین می‌گیرد؛ نغمه‌هایی

.نرم و فرودین، آکنده از شوق، نزدیکی و آشتی

 

فرکانس آن ۵۲۸ هرتز است؛ فرکانس عشق و نوزایی، که تن و روان را با آهنگ آفرینش هم‌آوا می‌سازد.

آیینِ این شعله در آب‌سپاری، در آغوش‌های تانترا گون و در هم‌آوایی‌های شوریده زنده می‌شود؛ جایی که مرزها ناپدید می‌شوند و روان در دریاچه پیوند شسته و زاده می‌گردد. این‌جا

.دلِ عشقِ نهان است؛ عشقی که کیمیای ایزدی است

 

راه رفتن در این شعله یعنی کیمیاگر دل شدن؛ پلی میان جدایی‌ها، درمانگری زخم‌ها، و یافتن رهایی ژرف، آنگاه

.که همهٔ اضداد در شادی یکی می‌شوند

bottom of page