شعلهٔ آغازین: پَریدن — کلاغپر
سفرِ نخست؛ گسستنِ بندها
طبیعت دلاوری را دوست دارد. تو اگر پای در راه بگذاری و تعهد کنی، طبیعت با زدودنِ موانعِ ناممکن به آن پاسخ خواهد داد. رؤیای ناممکن را در سر بپروران، آنگاه جهان تو را خرد نخواهد کرد، بلکه برخواهد کشید
"تِرِنس مککِنّا"
پرواز و نوزایی؛
بال گشودن به سوی رهایی
سیاره: تیر (عطارد)
عنصر: هوا
کُهننمون: نادان / نوآموز / پیامآور
نماد: پرندهٔ سیاه، بادهای توفانی
پوشش / رنگ: سیاه / رنگینکمان
دستگاه موسیقی: شور / راستپنجگاه
مرحله در آیین میترائیسم: کلاغ / آغازگری
مرحله در کیمیاگری : سوزش
(Calcination)
سیاهی (Nigredo)
سپهر هرمسی: سپهر نخست / روح
تطبیق در تصوف
نقشِ باطن (صورت بیرونی، نخستین جلوه)
فرکانس: ۴۳۲ هرتز (زمین)


آیینِ آغاز
در مرحلهٔ نخست، «پَریدن»، نماد شعله پرندهٔ سیاه است؛ کلاغ یا زاغ، پیامآور ناپیدا و نویدبخش دگرگونی.
اینجا جوینده فراخوانده میشود تا الگوهای کهنه را بشکند، نقابهای فرسوده را فروگذارد و خویش را به بادهای توفانِ ناشناخته بسپارد
این مرحله زایش دوباره است: مرگِ نام و هویتهای تحمیلی، ملیت، دین و داستان، و تولدِ جانِ آزاد. همچون کلاغِ رازهای میترایی، نوآموز پیامرسانی میان جهانها میشود.
در کیمیاگری، این همان سیاهی آغازین (نیگرِدو) است؛
.آتشی که منِ کاذب را میسوزاند تا گوهر حقیقی سر برآورد
آوای این شعله در دستگاه شور و راستپنجگاه میپیچد؛ نغمههایی که شوق و بیداری را برمیانگیزند. فرکانس آن ۴۳۲ هرتز است،
.هماهنگ با ارتعاش زمین و آهنگ آفرینش
در خلسهٔ رقص و طبل، بادهای توفانی
.به بالهایی برای پرواز بدل میشوند
این آیین با رقصهای شوریده، کوبش طبلهای شمنانه و سفرهای روانگردانها همراه است؛ هرجومرجی که آزادی میزاید. در پایان، جوینده نامی نو میگیرد که با «آریا–میترا» پیوند میخورد؛
.مُهری بر زایش دوبارهٔ او
گام نهادن در این شعله یعنی مجسم کردن نادانِ مقدس که پیامآور میشود؛ سادهدل و دلیر، آماده برای جهیدن در ناشناخته، با باوری راسخ که خودِ باد او را به خانه بازمیرساند



